🥺🤍Uzak Şehir

ولی چشمان جیهان تقلامیکرد،بجای تمام حرفای توقلبش ک نمیتونست بگه...

جوریکه دنیز وآلیا تواین شهر دور احساس تنهایی نکردن...جیهان چقدرقشنگ هوای خونوادشو داره وهمیشه کنارشونه...🥺

میخوای ،ولی نمیتونی...

ولي ماباخاطرات شمابزرگ شدیم(:#چشم_چران_عمارت #سیفر #مرت_رمضا...

کاشکی انقدر دوستت نداشتم..(:#جیهال #شهر_دور #ایده #عشق #غمگی...

آماده نیست،قلبم واسع تنهاشدن(:#شهر_دور #جیهال #اوزان_اکبابا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط