خلبانان ژاپنی اسمشون
✲ خلبانان ژاپنی اسمشون
«کامیکازه» بود... یعنی «باد الهی».
ولی برای خیلیها… شبیه یه بادی بود که جونشونو با خودش برد.
اون پسر ، فقط ۱۸ سالش بود.
یه لباس پرواز تنش بود و یه سربند با نماد خورشید تابان روی پیشونیش.
لبخند میزد… ولی ته نگاهش یه چیز دیگه بود.
نه ترس ، نه پشیمونی. یه جور پذیرش… مثل کسی که دیگه انتخابی نداره.
اون روز ، پشت فرمون یه هواپیمای کوچیک نشست.
سوختش فقط برای رفتن بود. برگشتی در کار نبود.
یه عکس خانوادگی توی جیبش داشت و یه جمله روی کاغذ :
«اگر رفتنم ، آیندهی کشورمو نجات میده… آمادهم.»
دهها نفر مثل اون ، یکی یکی رفتن.
نه برای پول ، نه شهرت… برای چیزی که بهش باور داشتن.
یا شاید فقط بهشون گفته بودن که باید باور کنن.
🎥 این فقط یه داستان تاریخی نیست.
یه انتخابه… یه تصمیم بزرگ…
و این ویدیو ، تنها چند ثانیه از اون لحظهست.
#زندگی
«کامیکازه» بود... یعنی «باد الهی».
ولی برای خیلیها… شبیه یه بادی بود که جونشونو با خودش برد.
اون پسر ، فقط ۱۸ سالش بود.
یه لباس پرواز تنش بود و یه سربند با نماد خورشید تابان روی پیشونیش.
لبخند میزد… ولی ته نگاهش یه چیز دیگه بود.
نه ترس ، نه پشیمونی. یه جور پذیرش… مثل کسی که دیگه انتخابی نداره.
اون روز ، پشت فرمون یه هواپیمای کوچیک نشست.
سوختش فقط برای رفتن بود. برگشتی در کار نبود.
یه عکس خانوادگی توی جیبش داشت و یه جمله روی کاغذ :
«اگر رفتنم ، آیندهی کشورمو نجات میده… آمادهم.»
دهها نفر مثل اون ، یکی یکی رفتن.
نه برای پول ، نه شهرت… برای چیزی که بهش باور داشتن.
یا شاید فقط بهشون گفته بودن که باید باور کنن.
🎥 این فقط یه داستان تاریخی نیست.
یه انتخابه… یه تصمیم بزرگ…
و این ویدیو ، تنها چند ثانیه از اون لحظهست.
#زندگی
- ۲.۰k
- ۲۶ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط