شـب از بال قنارے می‌ڪَذرد!
می‌نشینـد بر شاخہ‌هاےِ ڪشیـده‌ےِ
دسـت‌هاےِ تـو!
می‌تابـد در آسـمان
شـب از چشـم مـن می‌ڪَریـزد!
می‌غلتـد درونِ فنجـانِ قهـوه‌ات
و فـال خوشبختـی را
روے سرانڪَشتانـم ورق می‌زنـد
شـب تڪیہ می‌دهـد بہ دیـوار اتـاق!
زُل می‌زنـد بہ دوست داشتنـم
دسـت‌هایـش را می‌بـرد بہ زیر چانہ
و رویاے خیـس تـو را در ڪَلویش می‌بوسـد!
شـب می‌نشینـد ڪَوشہ‌ے پلڪ تـو!
ابرهاے خاڪستـرنشیـن
در نڪَاهم تڪان می‌خورنـد!
سیلاب بہ راه می‌افتـد
دلم می‌وزد سمـت تـو
آغـوش خالی‌ام پر می‌شود
آواز اندوهڪَین قلبـم
بہ ڪَوش ستـاره می‌رسـد
و مـن از ڪَوشہ‌نشینی بغـض‌هایم
ڪم ڪم نغمہ‌ے ترنّـم باران را می‌شنـوم...🦋🦋


هرگوزلخدا چایلارن سویونا داغلارن آرخاسنا جنگلین چشمه سینه باخاندا سنی گورویَم❤🌹





دیدگاه ها (۰)

نه گریزست مرا از تـونه امکان گریزچاره صبرست ؛که هم دردی و هم...

همه راه‌هابه تو ختم می‌شوند.حتی آن‌ها کهبرای از یاد بردنتطی ...

در وادی عشق ِ تــو دلم خسته ترین استوای از دل دیوانه که دل ب...

از لحظه ای که عاشق شدی، ناگهان پنهان شد دل دریایی ام درگیر خ...

شـب از بال قنارے می‌ڪَذرد!می‌نشینـد بر شاخہ‌هاےِ ڪشیـده‌ےِ د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط