ای زیبایی

ای زیبایی💙
کیست که بتواند
زیباتر از نام تو را کشف کند؟
خاموش‌تر
گریزناپذیرتر
غوغایی‌تر از تو را؟

ای زیبایی؛
چه بسیار نامت را ورد زبان دارم
و در تلاش‌ام آشکارا اعلانت کنم
من سَروَرت نیستم
ای زیبایی؛
خدمت‌گزار تواَم
یعنی چقدر عاشقت شده ام که در آینه تو را میبینم
در جلد سایه ام تو رفته ای
لای کلمات کتابی که میخوانم تو می دوی
چای را تو شیرین میکنی
خواب بعد از قهوه را تو می پرانی
مستی بعد از شراب تویی
و لذت رویا تو!
یعنی چقدر عاشقم
که همه چیز توست برایم؟!
راستش برای خودم نگران نیستم
اما...
حیف نیست تو به این زیبایی
این همه جا باشی و در آغوشم نه!
یعنی چقدر عاشقم
که جسارت پرسیدن این سوال را دارم...
ببینمت...
حیف نیست،نیستی؟
می دانی
خدا وقتی تو را آفرید
به اَحسنُ الحالِ من فکر میکرد؛
به این که چطور
یک نفر را آنقدر خوشبخت کند،
که هر روزش عید باشد،
خدا تو را باعثِ هر بهارِ من آفرید
باعثِ هزارسال شکوفه دادنم
تو آرامش دهنده قلبِ منی

عشق ؟ تو رفیق‌ترینِ منی
عزیزِ منی ، صبوری و آرام
عشق ؟ تو مهربان‌ترینِ منی
دوست‌داشتنی‌ترینِ منی
ارزشمندی و قابل اعتماد
عشق را نمی‌دانم
ولی به نام تو که می‌رسم
تو را که می‌بینم
به هیجان می‌آیم و کنارت
که می‌نشینم هزاران هزار
پروانه‌ی عاشق میان هزارتوی
قلبم ، پرواز می‌کنند
بی‌اختیار به تو فکر می‌کنم
میخواهم تمام موسیقی‌های خوبِ جهان
را با تو بشنوم ، تمام کتاب‌های
خوبِ جهان را کنار تو بخوانم
و تمام رازهای پنهان دلم
را با تو بگویم ...
نامت را چه بگذارم ؟
وطن ؟
رفیق ؟
عشق ؟
تو واقعا کیستی ؟ تو کیستی
و از اهالیِ کدامین جهانی
که اینهمه دوستت دارم ؟!

زهراجانم💙

تو را دوست می‌دارم💙
تو عشق و امید منی
بهار و سرمستی روح من هنگامی است که گل‌های لبخنده‌ی تو شکوفه می‌کند
تو را من آرزو میکنم
به تعدادِ نفس‌هایم😍