ما که توقعمان زیاد نبود !
دلمانکسے را مے خواست که ما را بلد باشد !
وقتیببینیم نیست ؛
دلسرد مے شویم ،سکوت مے کنیم و به هیچ کنشے ،واکنش نمے دهیم
وقتے بارها بودیم و دیده نشدیم
حرف زدیم و شنیده نشدیم
چاے ریختیم و تنهایے خوردیم
فیلم دیدیم و تنهایے خندیدیم
بغض کردیم و تنهایے اشڪ ریختیم
و از یڪ جایے به بعد ،ما کسانے را داشتیم که دوستشان نداشتیم !
صحبتاز خیالبافے و ایده آل پردازے نیست !
صحبتاین است که آدم ها براے ماندن ،انگیزه مے خواهند
دلشان که گرم نباشد ،بے حس مے شوند ،
پشتمے کنند به هرچیزے که بود و
مے روند
براے همیشه مے روند ...

#نرگس_صرافیان_طوفان‌
دیدگاه ها (۱۶)

آدمک‌آخر‌دنیاست‌بخند...!••Mood •Raya*✦✦✦✦✦✦✦✦✦✦✦✦✦✦✦✦#cli...

نصف قهوه‌ات را که خوردی ، بیا فِنجانمان را عوض کنیم ..در کاف...

بچه بودم به مادر گفتم: کمکم کن از درخت بالابرومگفت: از جایی ...

زندگی مثل پازله هیچوقت سعی نکن آدما رو در جایی قرار بدیکه به...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط