سلام من همین الان کنسرت رو تموم کردم و به هتل رسیدم
🐹 سلام، من همین الان کنسرت رو تموم کردم و به هتل رسیدم.
🐹: امروز واقعاً یهخورده سخت بود، میدونی... مغزم درست کار نمیکنه و حتی نمیتونم درست حرف بزنم.
پس... بیا یهکم حواسمون رو پرت کنیم، باشه؟
🐹 میبینید؟ یه کم کوتاهه. نورپردازیه، میبینید؟ اینم اینجا گذاشتم.
🐹 فکر کنم کمکم به اختلاف ساعت عادت کردم. این موقع معمولاً خوابم میبره.
🐹 بامزهترین بخش امروز این بود که چون دالاس سرزمین کابویهاست، وقتی بازی Rope It رو انجام دادیم، واقعاً خوش گذشت.
🐹 فقط اومدم صورتمو نشونتون بدم. معمولاً هرچند خیلی محتوای خاصی ندارم، ولی میتونم خوب حرف بزنم و ارتباط برقرار کنم. اما... مکث ... آره.
🐹 یکی کامنت گذاشت: «انگار یه دوره سختی رو میگذرونی، پس نگران هیچی نباش و فقط صورتتو بهمون نشون بده».
🐹 دقیقاً! همین کارو دارم میکنم.
🐹 امروز صبح ورزش کردم چون یکم دیر رسیدم سر کار. شاید بهخاطر همینه که خستهم.
🐹 بقیه اعضای گروه رو دیدم، گفتن که لاغر شدم و نحیف به نظر میرسم. در حالی که خودم فکر میکردم یه کم چاقتر شدم. ولی خب دستهای اونا خیلی بزرگه!
🐹 این بچهها وظیفهی آیدل بودنشونو فراموش کردن!
🐹 آیدل باید لاغر باشه! البته، سلامتی و جذابیت هم مهمه.
🐹 ولی از نظر من، آیدل همیشه باید لاغر باشه! پوست و استخون!
🐹 البته این فقط استانداردهای منه. من هیچ استاندارد دیگهای رو انکار نمیکنم فقط دیدگاه شخصی خودمه.
🐹 من از فنها پرسیدم، حالا که توی دالاس هستم، چی بخورم؟ گفتن باربیکیو.
با کارکنان رفتم و باربیکیو خوردم، واقعاً خوشمزه بود. همون طعمی که از باربیکیو انتظار داشتم. واقعاً خیلی خوشمزه بود.
قراره برای هر منطقه ازشون پیشنهاد غذا بگیرم ببینم چی خوبه.
فقط اومدم صورتمو نشونتون بدم...
خمیازه میکشه*
🐹: امروز واقعاً یهخورده سخت بود، میدونی... مغزم درست کار نمیکنه و حتی نمیتونم درست حرف بزنم.
پس... بیا یهکم حواسمون رو پرت کنیم، باشه؟
🐹 میبینید؟ یه کم کوتاهه. نورپردازیه، میبینید؟ اینم اینجا گذاشتم.
🐹 فکر کنم کمکم به اختلاف ساعت عادت کردم. این موقع معمولاً خوابم میبره.
🐹 بامزهترین بخش امروز این بود که چون دالاس سرزمین کابویهاست، وقتی بازی Rope It رو انجام دادیم، واقعاً خوش گذشت.
🐹 فقط اومدم صورتمو نشونتون بدم. معمولاً هرچند خیلی محتوای خاصی ندارم، ولی میتونم خوب حرف بزنم و ارتباط برقرار کنم. اما... مکث ... آره.
🐹 یکی کامنت گذاشت: «انگار یه دوره سختی رو میگذرونی، پس نگران هیچی نباش و فقط صورتتو بهمون نشون بده».
🐹 دقیقاً! همین کارو دارم میکنم.
🐹 امروز صبح ورزش کردم چون یکم دیر رسیدم سر کار. شاید بهخاطر همینه که خستهم.
🐹 بقیه اعضای گروه رو دیدم، گفتن که لاغر شدم و نحیف به نظر میرسم. در حالی که خودم فکر میکردم یه کم چاقتر شدم. ولی خب دستهای اونا خیلی بزرگه!
🐹 این بچهها وظیفهی آیدل بودنشونو فراموش کردن!
🐹 آیدل باید لاغر باشه! البته، سلامتی و جذابیت هم مهمه.
🐹 ولی از نظر من، آیدل همیشه باید لاغر باشه! پوست و استخون!
🐹 البته این فقط استانداردهای منه. من هیچ استاندارد دیگهای رو انکار نمیکنم فقط دیدگاه شخصی خودمه.
🐹 من از فنها پرسیدم، حالا که توی دالاس هستم، چی بخورم؟ گفتن باربیکیو.
با کارکنان رفتم و باربیکیو خوردم، واقعاً خوشمزه بود. همون طعمی که از باربیکیو انتظار داشتم. واقعاً خیلی خوشمزه بود.
قراره برای هر منطقه ازشون پیشنهاد غذا بگیرم ببینم چی خوبه.
فقط اومدم صورتمو نشونتون بدم...
خمیازه میکشه*
- ۱.۲k
- ۰۲ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط