عشق آمد که غم بی کسی ام را ببرد

عشق آمد که غمِ بی کسی ام را ببَرد
خودِ او درد شد و بر دل و جانم زد و رفت

💫ای کاش امیدی به خوشی‌های جهان بود
ای سکّۀ اقبال! دریغا که دو رویی💫


#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#بانوی_احساس
#عاشقانه_های_یاس
#ویسگون
دیدگاه ها (۰)

دلِ من گم شده گر پیدا شدبسپارید اماناتِ رضاواگر ازتپش افتاد ...

من به کندوی عسل‌های لبت حساسم ، با زبان پاک نکن ظرفِ عسل را ...

چگونه باید بگویم که دوستت دارم ؟زِ کارهای من ، این را بفهم گ...

گفت : بیشـترِ زن ها از جنگـیدنو قوی بودن بیـزارند ..تو چی ؟ ...

عشق یعنی که به یوسف بخورد شلاقیدرد تا مغزِ سر و جانِ زلیخا ب...

باید مغزم را جایی، جا بگذارم!در فروشگاهی در خیابانی روی نیمک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط