بچه که بودم
پائیز با روپوش از راه می رسید.

بزرگ تر که شدم، پسر همسایه بود ؛

سربازی که

اسمم را توی کلاهش نوشته بود.

مادرش می گفت:

گروهبان جریمه اش کرده که هفت شب کشیک بدهد.


آن وقت ها

دوستت دارم ها را نمی گفتند ؛

کشیک می دادند...


شاعر: رويا شاه حسین زاده

لنانوشت:عجب شاه جمله ای! داره این شعر نو..."
آن وقت ها

دوستت دارم ها را نمی گفتند ؛

کشیک می دادند..."
دیدگاه ها (۳۸)

بین ما تورکا رسمه#سید_جواد_ذاکر و حاج فیروز زیرک کار#یارسول‌...

ربیع مبارک🎊🎉 اولین نفرى باشم که ربیع الاول رو بهتون تبريک مي...

در را که به رویم باز میکرد میفهمید قضیه چیست  حرفی نمیزند وا...

🏴اربعین آمد...🎙مداحی بسیار زیبا و دلنشین از زنده یاد استاد س...

ازدواج از روی اجبار۲ پارت ۱۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط