🍒🌱بی تو طوفان زده دشت جنونم
صیدافتاده به خونم
تو چه‌سان می‌گذری غافل از اندوه درونم؟
بی من از کوچه گذر کردی و رفتی
بی من از شهر سفر کردی و رفتی
قطره‌ای اشک درخشید به چشمان سیاهم
تا خم کوچه به دنبال تو لغزید نگاهم
تو ندیدی...
نگهت هیچ نیفتاد به راهی که گذشتی
چون در خانه ببستم،
دگر از پا نشستم
گوئیا زلزله آمد،
گوئیا خانه فروریخت سر من
بی تو من در همه شهر غریبم
بی تو، کس نشنود ازاین دل بشکسته صدائی
بر نخیزد دگر از مرغک پر بسته نوائی
تو همه بود و نبودی
تو همه شعر و سرودی
چه گریزی ز بر من
که ز کویت نگریزم
گر بمیرم ز غم دل
به تو هرگز نستیزم
من و یک لحظه جدایی؟
نتوانم، نتوانم
بی تو من زنده نمانم🍒🌱

#هما_میرافشار
دیدگاه ها (۰)

🌱🍒کمی از روزمان گذشت و ظهر شده جانان مندلم نور بیشتری میخواه...

آیینه شکسته

🌱🍒من مرغ کور جنگل شب بودمباد غریب، محرم رازم بودچون بار شب ب...

🍒🌱ای قطره های باران ، با جوی ها بگویید !کان رهرو غم آلود ، ز...

🌱🍒بی تو طوفان زده‌ی دشت جنونم صید افتاده به خونم تو چه سان م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط