دل تنگم و دلتنگ نبود ه بدان چه شدم

دل تنگم و دلتنگ نبودى كه بدانى چه كشيدم
عاشق نشدى ، لنگ نبودى كه بدانى چه كشيدم
كو قطره اشكى كه به پاى تو بريزم كه بمانى؟
بى اسلحه در جنگ نبودى كه بدانى چه كشيدم

تو آن بت مغرور پيمبر شكنى داغ نديدى
دل بسته به يك سنگ نبودى كه بدانى چه كشيدم
تو تابلوى حاصل دستان هنرمند خدايى
نقاشى بى رنگ نبودى كه بدانى چه كشيدم
گشتم همه جا را پى چشمان پر از شوق تو اما 
فرسنگ به فرسنگ نبودى كه بدانى چه كشيدم
“سید تقی سیدی”

@Lovebandar
دیدگاه ها (۰)

ناموسا با این هولا پریدن ک دیگه قیافه گرفتن نداره !🤦🏽‍♂️اینا...

میگم زشت نیست تو بیوت نوشتی متعهد ب داداشیم🤦🏽‍♂️😂داداشیت نمی...

خیلی طول میکِشَد و خیلی سختی میکشی تا بفهمی همه که در وطنت ب...

ببین من بلد نیستم قشنگ بنویسمفقط میگم روشن فکری زیادی هرزگی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط