گفت اینجوری هم نیست که یه دفعه فراموشش کنی مثلا اولش

[°گفت: "اینجوری هم نیست که یه دفعه فراموشش کنی، مثلا اولش روزی سی بار به یادش میوفتی و بعد میشه بیست و هشت بار، بعد می شه بیست بار و هی همینجوری کم می شه و کم می شه و یهو می بینی شد هر سی روزی یه بار، حتی گاهی از اونم رد می شه، دیگه کلا یادت نیستش، بعد یه روزی که داری توی خیابون می ری، کسی از بغلـت رد می شه و عطرش کار خودشو می کنه، یا توی تاکسی توی ترافیکی و ضبط ماشین می رسه به همون آهنگ، اون وقته که دیگه کلا خلاصی، باز همه چی از اول شروع می شه، انگار همین دیروز بود که همونقدر دلت براش تنگ شده بود، سی و چند بار در هر ساعت، در اصل هيچی فراموش نمی‌شه. هيچی از بين نمی‌ره. زمان آروم، آروم گرد و غباری روی خاطرات می‌نشونه. روش رو می‌پوشونه. فکر می‌کنی يادت رفته. اما صبح که از خواب پا می‌شی حالت بده. نمی‌دونی چته. نمی‌دونی دردت از کجا آب می‌خوره. اما کافيه که نسيمی از رو خاطره‌ای خاکش رو برداره، بعد همه چی تازه می‌شه. همه چی می‌آد بيرون. عين روز اول.=)🌸🌱°]


•••
#عاشقانه_خاص#بیو#سریال#موزیک#تکس#کلیپ#ادیت#زیبا#سردار #دلها#سینمایی#گل#پروفایل#رستوران#غذا#محلی#لایک#شات#فالو#زیبایی#طبیعت#کیک#استان#آبشار#مشاوره#کنکور#معرفی_کتاب#سال_نوروز#مذهبی#محرم#گربه
#گل_پیچک
دیدگاه ها (۴)

[°آره ، منم خیلی وقتا ناخنم رو بلند کردم! لآک قرمز زدم، دلمم...

وقتی توی زمزمه‌ی نشدن‌هایِ محالِ زندگی، درست توی نقطه‌ای که ...

[°گفتم : یه وقت با خودت نگفتی ما تو این سیاهی موهات غرق میشی...

هروقت ماهو نگاه میکنم تو به خاطرم میای . .‹‍ یادته؟!گفته بود...

توجیح چیست

رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۱

تکپارتی متیو

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط