کو آن که در بند دوتا چشم سیاهت کرده بود
.
کو آن که در بند ِ دوتا چشم ِ سیاهت کرده بود؟
مجنونترین لیلای ِ کنج ِ خانقاهت کرده بود؟
کو طعم سیب ِ بوسه هایِ آدمی که پرعطش
حوّای ِ لذّتهای سرشار از گناهت کردهبود؟
کو ذوق ِ شیرین و شرابِ اشتیاقِ عشق، کو؟؟
کو شوقِ فرهادی که غرقِ اشتباهت کرده بود؟
کو دستهایی که به خونِ زندگی آغشته بود؟
آن دستهایی که جهان را خواستگاهت کرده بود؟
یک روز میآید که در چشمان تو بیگانه است
آنکس که یک ویرانهی بی سر پناهت کرده بود...
آن روز که دستان تو در دست زیبای خداست
آن روز که پروردگارت رو به راهت کرده بود
یک روز میآید که دیگر بی نیاز از عالمی
وقتی خدا قلب ِخودش را تکیهگاهت کرده بود...
با آنکه او در چشم مردم رو سیاهت کرده بود
اما خدا با چشم ِ نورانی نگاهت کرده بود......
کو آن که در بند ِ دوتا چشم ِ سیاهت کرده بود؟
مجنونترین لیلای ِ کنج ِ خانقاهت کرده بود؟
کو طعم سیب ِ بوسه هایِ آدمی که پرعطش
حوّای ِ لذّتهای سرشار از گناهت کردهبود؟
کو ذوق ِ شیرین و شرابِ اشتیاقِ عشق، کو؟؟
کو شوقِ فرهادی که غرقِ اشتباهت کرده بود؟
کو دستهایی که به خونِ زندگی آغشته بود؟
آن دستهایی که جهان را خواستگاهت کرده بود؟
یک روز میآید که در چشمان تو بیگانه است
آنکس که یک ویرانهی بی سر پناهت کرده بود...
آن روز که دستان تو در دست زیبای خداست
آن روز که پروردگارت رو به راهت کرده بود
یک روز میآید که دیگر بی نیاز از عالمی
وقتی خدا قلب ِخودش را تکیهگاهت کرده بود...
با آنکه او در چشم مردم رو سیاهت کرده بود
اما خدا با چشم ِ نورانی نگاهت کرده بود......
- ۳.۵k
- ۰۷ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط