همایونشجریان

#همایون_شجریان
ز داغ عشق تو خون شد دل چو لالهٔ من
فغان که در دل تو ره نیافت نالهٔ من

مرا چو ابر بهاری به گریه آر و بخند
که آبروی تو ای گل بود ز ژالهٔ من

" شراب خون دلم می‌خوری و نوشت باد
دگر به سنگ چرا می‌زنی پیالهٔ من "

چو بشنوی غزل سایه چنگ و نی بشکن
که نیست ساز تو را زهره سوز نالهٔ من

@boof_graphy
دیدگاه ها (۰)

#اواتمثل دیروزم و من غرق گذشتهکه می داند بر من چه گذشته؟پر ا...

پست_سفارشیٺــو در ڪنار خودٺـــ نیستے،،نمی دانی،،، ڪــہ در ڪـ...

دست ات را به من بدهدست های تو با من آشناستای دیر یافته با تو...

#داریوش از تو دور شدممثل ابر از دریااما هرجا رفتمباریدم...@b...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

آمده‌ای که راز من بر همگان بیان کنی🌸و آن شه بی‌نشانه را جلوه...

بهار و خاکستر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط