آمدی گفتی که بعد از این دوایم می شوی

آمدی گفتی که بعد از این دوایم می شوی
بر تلاطم های دریا نا خدایم می شوی؟

در نسیمِ صبحگاهی گاهگاهی با امید
ساز و نی بر لب بگیرم ، تو نوایم می شوی؟

در هوایت پا نهادم در درونِ بحرِ عشق
گفته بودی در شبِ طوفان  هوایم می شوی؟

باز می تازد غزل بر سرزمین قلبِ من
با همین یک دو غزل رازِ بقایم می شوی؟

دور گشته زندگی از چشمِ بی تاب خیال
بالِ پرواز و دلیلِ هر چرایم می شوی؟

مُردم و احوالی از من را نپرسیدی عزیز
مقصدِ پرواز من ، آیا سمایم می شوی؟

من که در مهر و عطوفت پُر ز احساسم بگو
گاه با لب خنده ای ، بانویِ  وفایم می شوی؟

شکلِ دیگر من ندیدم در کتابِِ قلبِ خود
با دلِ پر مهرِ خود ، شاهی برایم می شوی؟

در نگاهت موجی از مهر و وفا دیدم ولی
دست بستم پیشِ تو خاصِ ثنایم می شوی؟

زورق بشکسته ام  در ساحلِ چشمان تو
با همین حالت بگو نورِ سرایم می شوی؟

سخت باشد، آنکه می خواهی نباشد مال تو
عهد کن که شانه ی امنی برایم می شوی..🦋🦋


دلتنگتم


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
دیدگاه ها (۰)

پشت این پنجره باران قشنگی‌ست گلم حال من حالِ پریشان قشنگی‌ست...

اگر داغم، اگر سوزم، اگر آهم، اگر دردمبر این آتش که میسوزاندم...

همه شب دست در آغوش خیالت دارمکور آنکه مرا از تو جدا می‌داند ...

تو زیباترین حزن من بودی، عزیزترین زخمم بودیو دلخواه ترین رنج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط