در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم

🌱🍒در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمی‌شوی که ببینی چه می‌کشم
با عقل ، آب عشق به یک جو نمی‌رود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
دیشب سرم به بالش نازِ وصال و باز
صبح ست و سیل اشک ، به خون شسته بالشم
پروانه را شکایتی از جور شمع نیست
عمری ست در هوای تو می سوزم و خوشم
خّلقم به روی زرد بخندند و باک نیست
شاهد شو ای شرار محبت که بی‌غشم
باور مکن که طعنه‌ی توفان روزگار
جز در هوای زلف تو دارد مشوشم
سروی شدم به دولت آزادگی که سر
با کس فرو نیاورد این طبع سرکشم
دارم چو شمع ، سر غمش بر سر زبان
لب می گزد چو غنچه‌ی خندان که خامُشم
هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب
ای آفتاب دلکش و ماه پری‌وشم
لب بر لبم بنه به نوازش دمی ، چو نی
تا بشنوی نوای غزل های دلکشم
ساز صبا به ناله شبی گفت شهریار
این کار توست ، من همه جور تو می‌کشم🌱🍒


((شهریار))
دیدگاه ها (۶)

🍒🌱مرا ببر به آنجا که بودنت تمام نمی شود🍒🌱

#گیلان_من #غوره_مسما

🍒🌱با همه ي بي سر و ساماني ام باز به دنبال پريشاني امطاقت فرس...

🌱🍒دلم برایت تنگ شده است!قدِ تمام دوستت دارم‌های یواشکی...قدِ...

از لب لعل توام، کار به کام است، امشبدولتم بنده و اقبالم، غلا...

#تکپارتی#درخواستیوقتی بعد از چند روز بر میگرده خونه ومیبینه ...

●از روشنایی میترسی؟●پارت 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط