من آن شعر تب آلودم

🍒🌱من آن شعر تب آلودم ...
آن دم که عشق را از نگاه تو خواندم
آن دم که با نفس هایم
باغ تنت را عطر آگین کردم
آن دم که ضرب قلبم را
از سینه ات شنیدم
آن دم که هراس گریز
از شررهای نگاهم را
از چشمانت خواندم ...
چون غباری ز خود فرو ریختم
و در جاده ما شدن عاشقانه ،تاختم ...🍒🌱

((سارا امیری فلاح))
دیدگاه ها (۱)

دلنوشته های من

#گیلان_من#کباب_ترش_شمالی

🍒🌱گاهی درتو همه چیز گریه می کند، جز چشم...🍒🌱

🍒🌱بخاطر بسپارزبان عشق بسیار گسترده است و متفاوتگاهی تپش قلب،...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط