‏🖊 من و بچه‌ها لبنان بودیم و او ، اکثرا درگیر کار و ماموریت.
‏دنیای اطراف بچه‌ها فقط فضای عربی-لبنانی داشت؛ مهدکودک، فامیل، دوستان… همه‌چیز.
‏اما او حتی از دور هم مراقب بود ریشه‌هایشان جدا نشود.
‏هر بار که تماس می‌گرفت، می‌گفت: «برنامه‌های کودک فقط ایرانی ببینند.»
‏وقتی به مرخصی می‌آمد، فارسی با آنها حرف می‌زد. اگر بچه‌ها عربی می‌گفتند، جوابشان را نمی‌داد… تا مجبور شوند فارسی حرف بزنند.
‏مجموعه کتاب‌ «قصه های خوب برای بچه های خوب» و کتاب های ایرانی برایشان خریده بود؛ شب‌ها قصه‌های سرزمینش را برایشان می‌خواند.
‏در مسابقات ورزشی، پرچم ایران را جلوی تلویزیون می‌آورد و همراه بچه‌ها تیم ملی را تشویق می‌کرد. (و صد البته استقلال 💙😊)

‏او با هر بهانه‌ای، عشق به ایران را در جانشان می‌کاشت…
‏تا بچه‌ها یاد بگیرند: ایران، جانشان باشد. 🇮🇷❤️

‏برای او که همیشه به پای ایران صدش را گذاشت و امروز ۹۰۵ روز است که دور از وطن و در بند اسارت است …
به نیت آزادیش لطفا یک صلوات بفرستید 🌷🙏

‏⁧ #محمدرضا_نوری#ابوعباس
‏⁧ #مهمانی_اسارت
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
دیدگاه ها (۴)

😍 جلسه امام بسیار شیرین بود💢 خصوصیتی از امام که بسیاری نمی‌د...

❇️ تا عالم نور #نکته_اخلاقی#کلام_امام #درس_ولایت_فقیه

پسر #سیدحسن_نصرالله با اصابت تیر به پهلویش و فریاد «یا زهرا»...

🎬 هفت اکتبر؛ اشتباه یا اضطرار؟🔰 کریستین امان‌پور، مجری CNN:●...

در مورد اون شهردار "" مارانوس "" نیویورک که توضیح دادم !!اما...

⁵ویو تینا بعد از رفتن بچه ها من کلی کار انجام دادم مثل صراحی...

ضربه ای از عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط