ای عشق همه بهانه از توست
من خامشم این ترانه از توست
از بانگ بلند صبحگاهی
وین زمزمه شبانه از توست
من اندوه خویش را ندانم
این گریه بی بهانه از توست
ای آتش جان پاکبازان
در خرمن من زبانه از توست
افسون شده تو را زبان نیست
ور هست همه فسانه از توست
کشتی مرا چه بیم دریا ?
طوفان ز تو و کرانه از توست
گر باده دهی و گرنه غم نیست
مست از تو شرابخانه از توست
می را چه اثر به پیش چشمت؟
کاین مستی شادمانه از توست!
من خامشم این ترانه از توست
از بانگ بلند صبحگاهی
وین زمزمه شبانه از توست
من اندوه خویش را ندانم
این گریه بی بهانه از توست
ای آتش جان پاکبازان
در خرمن من زبانه از توست
افسون شده تو را زبان نیست
ور هست همه فسانه از توست
کشتی مرا چه بیم دریا ?
طوفان ز تو و کرانه از توست
گر باده دهی و گرنه غم نیست
مست از تو شرابخانه از توست
می را چه اثر به پیش چشمت؟
کاین مستی شادمانه از توست!
- ۳.۹k
- ۱۱ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط