♬ ° .⊹ °. 𐙚 LIA 𐙚 ° .⊹ ° 。♬
︶︶︶︶︶︶︶︶︶︶︶
(🖇️✨)
︶︶︶♡︶︶♡︶︶︶♡︶
خب چرا نبودم
گوشی رو بهم حتی نیم ساعت نمیدادن
الان دیگه نزدیک آخر هفته شده واسه همین برداشتم
هیچکس با من تو مدرسه دوست نیست
میز یکی مونده به آخر می‌شینم
زنگ تفریح یک گوشه تو حیاط مدرسه می‌شینم بقیه بچه ها رو میبینم
بابام با مامانم دعوا کرد و دیگه با من حرف نمیزنه و دیگه نمیاد خونه
شدم مثل مرده های متحرک اما واقعا تو مدرسه سخته که هر روز مسخره بشم تازه قلدر هایی که توی کلاس سوم با من تو یک کلاس بودن امثال تو کلاس من هستن
حتی با هیچکس تو مدرسه حرف نمی‌زنم
از اول هفته صدام گرفته اصلا نمیتونم حرف بزنم چون دکتر گفته اگر حرف بزنم حنجره ام به مشکل میخوره و صدام رو از دست میدم
همین اول هفته خودکشی ناموفق داشتم
دیدگاه ها (۲)

♬ ° .⊹ °. 𐙚 LIA 𐙚 ° .⊹ ° 。♬ ︶︶︶︶︶︶︶︶︶︶︶(🖇️✨) ...

♬ ° .⊹ °. 𐙚 LIA 𐙚 ° .⊹ ° 。♬ ︶︶︶︶︶︶︶︶︶︶︶(🖇️✨) ...

♬ ° .⊹ °. 𐙚 LIA 𐙚 ° .⊹ ° 。♬ ︶︶︶︶︶︶︶︶︶︶︶(🖇️✨) ...

♬ ° .⊹ °. 𐙚 LIA 𐙚 ° .⊹ ° 。♬ ︶︶︶︶︶︶︶︶︶︶︶(🖇️✨) ...

پارت یکات .خوب امروز اولین روزه مدرسه هست پسقراره کلی بترکون...

پارت ۷ویو رزی:بلند شدم رفتم دستشویی کارای لازم رو کردم و فرم...

...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط