دلم بهانه ات را می گیرد

دلم بهانه ات را می گیرد..
و به وقت دلتنگی
پای دلم پیش اشعارم گیر ست
هر وقت سری به خط خطی های خود می زنم آشوب را میان سکوت واژه ها
احساس میکنم
بلوایی ست خفته در چیدمان جملاتم
که مرا به ستیز با افکارم میکشاند
آنسوی شعر تو نشسته ایی
اینجا من ِ دلتنگ، رویاهای تو را می نگارم
گاهی زیبایی چشمانت را به رخ
واژه ها میکشانم
گاهی با خود کلنجار میروم
آیا این شعر است که نماد ِ زیبایی توست 
یا عشقی که در دلم حک کرده ایی
شعر را پایبند قلب من میکند ...
دلنوشته....
دیدگاه ها (۴)

غمت ناخوانده ...  "مهمانی" ست هرشب در "سراے" من ... اڪَر یڪ...

بعضی روزها، آدم دلش یک معجزه می‌خواهد،معجزه ای شبیه به باران...

جاده‌های بی پایان را دوست دارمدوست دارم باغ های بزرگ رارودخا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط