J K

J 🤝 K

پارت < ۲۵ >

ویو ( فردا صبح ، ات زود تر از جونگ بیدار شد امروز باید جونگ کوک رو بیدار می‌کرد که بره شرکت ، لباساش رو پوشید به خودش رسید و می‌خواست بیبی چک رو چک کنه )

ویو ات ( خب الان برم بیبی چک رو چک کنم .... ؟ ، استرس دارم یعنی جوابش مثبته.... ؟ ، اوففف )

* رفت تو دبلیو سی و می‌خواست جواب رو چک کنه ، بیبی چک رو گرفت ولی پشت بیبی چک بود یعنی برش گردونده بود *

ات . ۱ ، ۲ ،۳ ،

* برش گردوند *

جواب بیبی چک / [ منفی ]

ات . جیغ ، کوکککککککککککک( از خوشحالی )

* کوک سریع بیدار شد با اسلحه اش رفت سمت دبلیو سی *

جونگ کوک . اتتتت چیشدهه

ات . ( خنده )

جونگ کوک . چرا میخندییی ...؟

ات . جواب بیبی چک منفی بوددد ( خنده )

جونگ کوک . عه ( ناراحت )

* ات آروم آروم دیگه نخدید *

ات . عم چرا اینجوری گفتی عه ...؟

جونگ کوک . هووف هیچی ترسیدم گفتم چیشده ولی حیف شد منفی بودااااا

ات . عه خب بیدارم شدی برو اسلحه ات رو بزار بیا صبحونه بخوریم ( خنده )

ویو ( جونگ کوک حاضر شد و رفت تو غذا خوری )

* درحال غذا خوردن *

جونگ کوک . بیبی باید آماده باشی

ات . هوم ...؟ اماده چی ...؟

جونگ کوک . خدمتکار

ات . عه ؟ پیدا کردی به همین زودی ؟

جونگ کوک . خیر

ات . هوم اوکی ، اها شاید امروز با رزی برم بیرون

جونگ کوک . چرا ؟

ات . آخه برم یکی دکتر بعدم یکم بریم بیرون

جونگ کوک . خیر نمیری

ات . عهه چراا ددی ؟

جونگ کوک . چون من میگم

ات . عهه نه من میرم

جونگ کوک . جرات داری بدون اینکه من بگم بری بیروننن ؟ دلت برای تنبیه آن چنانی تنگ شده بیبی ؟

ات . ( سکوت ) .. باشه باشه

* غذا رو خوردن ، جونگ کوک ، رفت دم در *

ات . مراقب خودت باش ددی ( لبخند کیوت )

جونگ کوک . باشه بیبی توهم همینطور مراقب خودت باش ( لبخند خرگوشی )

ویو ( جونگ کوک رفت بیرون و ات نشت و زنگ زد به رزی )

پارت بعدییی :))))))))
شرط فولا :)))))))))
دیدگاه ها (۰)

J 🤝 K پارت < ²⁶ > ^ تلفنی ^ رزی . سلام اتتت ات . سلاااام خو....

بچه ها پارت های ²³ و ²⁴ پاک شده من براتون خلاصه توضیح میدم ...

K 🤝 J پارت < ۲۲ >جونگ کوک. بیب من باید برم شرکت اگه حالت خو...

معرفی < 2 > معرفی * سونجو — سونجو در واقع پسر سوجین هست که ا...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟓عشق مافیاویو بورامبا جیمین رفتم خونش فردا باید میرفتم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط