بارانغروبماهاتوبوسیکهممکناست

#باران_غروب_ماه_اتوبوسی_که_ممکن_است
باید مرا دوباره ببوسی که ممکن است...
 این لحظه لحظه لحظه اگرآخرین اگر
بس کن! نزن دوباره نفوسی که ممکن است
 من قول می‌دهم که بیایم به خواب تو
زیبا، در آن لباس عروسی که ممکن است
 دل نازکی و دل نگرانی چه می‌شود
من نیستم، تو شهر عبوسی که ممکن است
 ماشین گذشته از تو و هی دور می‌شود
با سرعتی حدود صد و سی که ممکن است
 حالا تو در اتاق خودت گریه می‌کنی
من پشت شیشه‌ی اتوبوسی که ممکن است
دیدگاه ها (۰)

#مࢪا_بہ_ࢪویـٰا_ببࢪ_ࢪیشہ‌هـٰایٺ_ࢪا_دࢪ_اعمـٰاقِ_مـטּ_جـٰا_بدهب...

#جانِ‌دل‌باٰوَركٌن‌مَن‌هَم‌دوست‌دارَم‌...آرامترنَفَس‌بِكِشَم...

#فراق_ما_را_جز_دوری_ثمری_نیستشاید از عشقخبری نیستمن و توخاطر...

🐘

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

پارت چهل و هفت از زبان دایون=سه روزه از اون روزی که رفتم سر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط