بعد، ویرژیل دانته رو می‌بره برزخ، جایی که پر از روح‌هاییه که هنوز یه ذره امید دارن. اینجا، همه تو صف وایستادن تا پاک بشن و برن بهشت. بعضیا رو آتیش می‌سوزونه، بعضیا باید صبر کنن، بعضیا هم تا یه نفر براشون دعا نکنه همونجا می‌مونن.

دانته کم‌کم متوجه میشه که با هر قدمی که از جهنم برمی‌داره، فضا روشن‌تر و هوا سبک‌تر میشه. این تغییرات، نشونه‌هایی هستن از اینکه مسیرش به سمت روشنایی و رستگاریه.

بعد از عبور از جهنم و برزخ، دانته به بهشت می‌رسه، جایی که بئاتریس، معشوقه‌ی سابقش، به عنوان راهنما همراهش میشه. اینجا دیگه خبری از رنج و عذاب نیست، فقط نور، موسیقی آسمانی و آرامشی که قبلاً هیچ‌وقت تجربه نکرده بود. هر طبقه‌ای که بالا میره، درکش از حقیقت بیشتر میشه، تا اینکه در نهایت به والاترین حد، یعنی رویارویی با خدا می‌رسه.

لحظه‌ای که به اون نقطه می‌رسه، همه سؤالاش، همه ترس‌هاش، و حتی خودشو فراموش می‌کنه. تنها چیزی که باقی می‌مونه، یه احساس مطلق از وحدت و عشق بی‌پایانه. اما این تجربه چیزی نیست که تو کلمات جا بگیره، فقط حسش می‌کنه و در اون نور محو میشه. سفری که از تاریکی شروع شده بود، حالا تو روشن‌ترین نقطه‌ی ممکن تموم میشه، جایی که دیگه نیازی به پرسیدن یا دونستن نیست، فقط بودن کافیه.
                        
📚#کمدی_الهی
#دانته_آلیگیری

#کتابخوانی #کتاب #کتابا #خلاصه_کتاب
#book_life
دیدگاه ها (۲)

دوست‌داشتنِ یک آدم جذاب و کامل، کار مشکلی نیست! چنین عشقی چی...

ترس در من از بین رفته بود،چون می‌دانستم که هرگز از کنار او د...

چه چیز دیگر است عشق؟!شکل عاقلانه‌یی از جنون. صفرایی خفقان آو...

در طوفان استرس و تفکر بیش‌ازحد،چهار روش هستند که برای شماحکم...

🖤 اپیزود ویژه: «ده سال بعد» 🕰️✨(شهر، ده سال بعد از اون شب. س...

Gangster Mafia Masseur part : ۵۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط