NEW MANHWA🐳

خخخخ بعد از چند روز برگشتم خوشحال بشید که پست جدید دارم 🤧 آرتیست این مانهوا خیلی قبل کشیدش ولی متوقف شد یک دفعه و بعد از چند سال حالا برگشته با یه آرت جذاب تر 😌

name: I Met the Male Lead In Prison / 감방에서 남자주인공을 만났습니다

........
(قابل توجه خواننده ها)☆
خلاصه داستان : سرب مرد را به زندان انداختم. باشه. فهمیدم که من به یک رمان عاشقانه تراژیک منتقل شدم، اما چرا او اینگونه است؟ "پارس سگ! پارس سگ! پارس سگ! گررررر..." من نمی توانم باور کنم که این مرد توسط نفرینی گرفته شده است که باعث می شود مانند یک جانور رفتار کند... و این پایان کار نیست، زیرا وقتی او برای یک لحظه به حالت عادی برمی گردد. "I-i-اگر تو آیا قرار نیست مسئولیت کاری که با من کردی به عهده بگیری، پس من را لمس نکن!" این مرد. یک سال بعد... "روزی که من اینجا را ترک می کنم، لطفا... با من ملاقات کن!" خب، یک بار ملاقات با او کار مهمی نیست. اما، پس ، وقتی از زندان آزاد شدم... *** «خوش اومدی. خواهر کوچکتر دوست داشتنی من روز آزادی، مردی به من نزدیک شد. معلوم شد، من خواهر شرور هستم. "شما باید به جای من به زندان رفته‌اید. من فقط منتظر شما بودم. ... فاتک. برادرم دشمن قسم خورده مرد اصلی است؟ *** 3 سال بعد، من با مرد اصلی آشنا شدم. او کاملاً متفاوته .....
🥸🦋
دیدگاه ها (۱۰)

🥂NEW MANHWA🐳

🌘THE END🌘

NEW MANHWA🐧

مانهوا همه نوعش قشنگه هم اکشن هم ناول هم یائویی همه چیش فقط ...

یووو داستان جدید

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط