گوش هایم را می گیرم

گوش هایم را می گیرم!
چشم هایم را می بندم!
زبانم را گاز می گیرم!
ولی حریف افکارم نمی شوم!
چقدر دردناک است فهمیدن...!!!
خوش بحال عروسک آویزان به آینه ماشین،
تمام پستی بلندی زندگیش را فقط میرقصد...!!!
کاش زندگی از آخر به اول بود..
پیر بدنیا می آمدیم..
آنگاه در رخداد یک عشق جوان میشدیم..
سپس کودکی معصوم می شدیم ودر،
نیمه شبی با نوازش های مادر آرام میمردیم...!!!


🎙"حسین پناهی"
دیدگاه ها (۰)

🎙باران که آمد من را خبر کن🎙🎶🎸عرفان طهماسبی

چَنی عزیزین#لکستان #کوردستان #زبان شیرین

ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ ...ﻭﻗﺘﯽ تيغ رفت زير ابروهاي پسرا.. ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـ...

قدیم ترها همیشه علاجی برای هر دردی بود؛ مثل روغن چرخ خیاطی ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط