مرا می‌شناسی تو ای عشق
من از آشنایان احساس آبم
و همسایه ام مهربانی است
و طوفان یک گل
مرا زیرورو کرد
پرم از عبور پرستو
صدای صنوبر،
سلام سپیدار
پرم از شکیب و شکوه درختان
و در من تپش های قلب علف ریشه دارد
دل من، گره گیر چشم نجیب گیاه است
صدای نفس های سبزینه را می شناسم
و نجوای شبنم
مرا می برد تا افق های باز بشارت

#خسرو_شکیبایی
دیدگاه ها (۴)

و چقدر دلم تهرانی رو میخواد که رود داشته باشه

منطقی نیست پاییز باشدباران شرشر بباردولی تو نباشی....

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌...

اولين عشق زندگیش واقعا به این میگن عشق واقعی.شاه داماد

مرا میشناسی تو ای عشق من از آشنایان احساس آبمو همسایه ام مهر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط