تونیمه ی گمشده ی منی

تو...نیمه ی گمشده ی منی..
کاش بدانی!
وجود تو در کنار من، سرچشمهٔ همهٔ شادی‌ها و پیروزی‌ها و کامکاری‌هاست. امّا اگر روزی لبان تو را بی‌خنده، زبانت را بی‌سخن و چشمانت را گریان ببینم، ماجرای سیل و آتش‌سوزی در میان خواهد بود!
بی چشمان تو نمی‌توانم زندگی کنم. قصهٔ من و چشمان تو؛ قصهٔ درخت و آب است. به هوش باش که فقط قطرهٔ اشکی از چشمان تو کافی است که درخت را، چون سیل بنیان‌کنی با خود ببرد!
لبان تو، آتشی است که چراغ مرا روشن و اجاقم را گرم نگه می‌دارد… فراموش مکن که اگر ساعتی لبان تو بی‌خنده بماند، آتش سراپای وجود مرا خاکستر خواهد کرد.

یادت باشد. همیشه یادت باشد که من برای خاطر تو زنده مانده‌ام: کم‌ترین بی‌مهری تو حتی به قصد شوخی کافی است که پشیمانت کند.


📕 مثل خون در رگ‌های من
دیدگاه ها (۶)

دل من گرد جهان گشت و نیابید مثالشبه کی ماند به کی ماند به کی...

قایقی ساخته ام...جنسش از راز و نیازبادبانش از صبردکلش از ایم...

مرا تا زنده ام شاهم تو باشی میان‌ برج دل ماهم تو باشیاگر ...

آرزو میکنم برایتدر پس تمام نرسیدن‌ها و نداشتن‌هااز یاد نبری ...

چند ده سال بعد شده. تنها در ساحل خلوت نوشهر قدم می زنی. با خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط