بعد تو فاتحه ی قلب خودم را خواندم

.
بعد تو فاتحه ی قلب خودم را خواندم
هرکسی سمت دلم بعد تو آمد , راندم

بعد تو هیچکسی همدم و همراهم نیست
هر که را خواست دلم ، رو به تو برگرداندم

بعد تو عقل به من حکم فراموشی داد
عقل را شستم و دیوانه ی چشمت ماندم

بعد تو صورت چون ماه تو را خواست دلم
خون دل از رقبا خوردم و دل سوزاندم

همه گفتند مگر عاشق و دیوانه نبود
همه جا طعنه زدند و من از آن درماندم

بعد تو بار غمت ماند به دوشم اما
اینکه با او تو خوشی را به خودم فهماندم...
دیدگاه ها (۷)

یه وقتایی آدم نه میبخشه و نه فراموش میکنه…..

وقتایی هست که کسی رو با تمام وجود میخوای ولی نباید کنارش باش...

شعری از #مولاناگفتی بیا، گفتم کجا؟ گفتی میان جان ما.گفتی مرو...

خودت باش،نه تندیسی که دیگران می خواهند !وقتی قالب فکر دیگران...

رفتم از شهرِ تو هرگز نگرانم نشدی ،سوختم در غم و پیگیرِ جهانم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط