همین قدر خلوت ...

حالم عجیب ....از رفیق 20 ساله که از بچگی باهاش بودم تا کسی که 9 سال یا کسی که 6 سال رفیق بودیم از همه دورم هرگز انقدر تنها نبودم که کسی زنگ بزنه تعجب کنم که گوشیم زنگ خورده ولی فقط از یه چیز میترسم از همه کس و تفریحات واسه رسیدن به اهدافم دوری میکنم از اینکه تنهایی ادم و بزرگ میکنه خیلی بزرگ و نشه اون روزی که انقدر بزرگ شم که تو زندگی کسی جا نشم حتی اون ادم هایی که الان دارم براشون میجنگم جالب اینه من میبینم هرچقدر بیشتر موفق و پولدارتر میشم و بیزینسام میگیره چقدر همین ادم ها ناراحت میشن ... لعنتی ها دخترا من دارم برای خوشبخت تر شدن خودمون میجنگم چی میشه که ابروهاتون رو به هم گره میزنین چی میشه رفیق به من حسادت میکنی کسی که میخواد برنده شه و جایزه هاشو با تو تقسیم کنه و جشن بگیره ...؟عجب دنیای سحر امیزی غمای عالم ..:)(: