آه تا کی ز سفر باز نیای، بازآ
اشتیاق تو مرا سوخت،کجایی، بازآ
شده نزدیک که هجران تو،مرا بکشد
گر همان بر سر خونریزی مایی، بازآ
کرده ای عهد که باز آیی و مارا بکشی
وقت آن است که لطفی بنمایی، بازآ
رفتی و باز نمی آیی و من بی تو به جان
جان من این همه بی رحم چرایی، بازآ







#سریال_جومونگ#عاشقانه
دیدگاه ها (۴۳)

دو گیسو را به دوش انداختی توز ملک دل دو لشکر ساختی توبه استم...

وزآن سوی نوش آفرین بنگریدمیان سواران سواری بدیدیکی دید چون ی...

این جهان و آن جهان و هر چه هست عاشقان را روی معشوق هست و بسگ...

تا مقصد عشاق رهی دور و دراز استیک منزل از ان بادیه عشق مجاز ...

آه، تاکی ز سفر باز نیایی، بازآاشتیاق تو مرا سوخت کجایی، بازآ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط