روح و جانش خسته بود نمیدانست تمام احساسی که در قلبش انبار کرده بود را چطور بازگو کند اما این را خوب‌ میدانست که با بهانه ای کوچک بغض پنهان شده در گلویش میترکید و تمام شب بیصدا غرق میشد کسی خبر نداشت چه بر او گذشت و چه دارد میگذرد و چه بلایی به سرش آمده میدانست که همه چیز خوب نیست این را با تمام ذرات تنش درک میکرد 💔
#هوارانگ #عزیزترینم #عاشقانه_ماه #کیمیای_روح
دیدگاه ها (۴)

😒🔪#تهیونگ #کیدرما

دلم برای کیوت بازیاشون تنگ شده🤌😩❤️😂#هندوانه_چشمک_زن

ولی این دوستی ها پایدارترن🤌💓😂#بیست_و_پنج_و_بیست_و_یک

منکه جدیدا چی جا (واقعا؟) افتاده رو زبونم و فکر میکنن خل شدم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط