میخواستم از چشمان تو خودم را تماشا کنم شاید انطور که میبینیام، آرامتر باشم... اما فهمیدم -تمام شبهایی که در رویای تو میسوزم تو در انتهای سیاهی شب، میان ستارهها شناوری.. نورانی و دستنیافتنی... و من، در سکوت زمین آهسته از دلتنگی تو خاموش میشوم