گیرم که بهرحال مرا برده ایی از یاد
گیرم که زمان خاطره ها را به فنا داد
گیرم نه تو گفتی .. نه شنیدی .. نه تو بودی ..
آن عاشق دیوانه که صد نامه فرستاد
با آن همه دلبستگی و عشق چه کردی ؟
یک بار دلت یادِ منِ خسته نیفتاد ؟
یعنی به همین راحتی از عشق گذشتی ؟
یک ذره دلت تنگ نشد خانه ات آباد ؟
این بود سزایِ منِ دلخسته ی عاشق ؟
شیرین رقیبان شده ایی از لجِ فرهاد ؟
باشد ، گله ایی نیست!... خدا پشت و پناهت
احوالِ خودت خوب...دمت گرم...دلت شاد
🦋..
#حرف_دل🦋..
دیدگاه ها (۱۹۸)

مـثل سـر الــبیوتبــگلبي ضــمیتک .••••بیني و بين نفسيشگد افک...

نه دوری که منتظرت باشمونه نزدیک که به آغوشت کشمنه از آنِ منی...

کُنج خونه، یه گل پیچک بود و روی زمین یه قالی قرمز که بافته‌ی...

« گمان می کردم آنکه دوستم دارد، حتی اگرغرقِ در تاریکی ام باش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط