وقتی ازت متنفر بود

وقتی ازت متنفر بود ...
پارت سی و سوم
ویو بورام
که تهیونگ گفت :...
_نظرت راجب شرکت من چیه ؟!
+نمی‌دونم
_میخوام مدل شرکت بشی
+من؟!
_اوهوم هم خوشگلی هم رو فرمی کی از تو بهتر ...حالا قبول می‌کنی ؟!
+خب اگر تو بخوای آره
تهیونگ از پشت بغلم کرد و سرش رو برد تو گردنم بوسه های ریزی میزد روی گردنم
_دوست دارم
+خنده)
_چیه؟!
+کی فکرش رو دختر عمو و پسر عمویی که از هم متنفر هستند آخر عاشق هم بشن
_به لطف جنی بود
+جنی؟!
_اون روزی که اومدم خونه شما که آخر خون بالا آوردم مسموم شده بودم بعدشم که خانواده هامون اومدند که گفتند من به یه دختر تجاوز کردم جنی بود اون باعث این اتفاق شد
+جنی کی هست ؟!
_مدل شرکت من که دوسم داره ولی خب من که مال توعم
+هومم بخواب وگرنه یکم دیگه ادامه بدی قاتلت میشم
_چشم قربان
پرش زمانی به فردا صبح ویو بورام
از خواب بلند شدم دیدم تهیونگ هنوز خوابه کار های لازم رو کردم و اونم بیدارش کردم بعد خوردن صبحانه رفتیم برا خرید
_این سری دیگه فرار نمیکنی
+نه
بعد از سه ساعت بازار گشتند رفتیم خونه
+کی عروسی هست ؟!
_با خانواده عجول ما ...فردا ساعت هشت شب
+شت*
داشتیم حرف می‌زدیم که در زده شد
+من میرم
در رو باز کردم
+هیونگگ
جین:کوچولو
+😐
جین:خب حالا برو کنار نفتی نشی
+چی ؟!
جین:میگم برو کنار لیا رد بشه
+خب چرا گفتی نفتی نشی
@هیچی هیچی فقط برو کنار
+بابا تو هم با این زنت تازه یک ماهشه
@همونم تو نیستی
+گگگ
رفتیم داخل
_عع لیا خوش اومدی
#باشه
+_@😂
بعد از کلی حرف زدن و بگو بخند جین و لیا رفتند
پرش زمانی به فردا عروسی
تو آرایشگاه منتظر تهیونگ بودم ولی نیامد بود الان یک ساعت گذشته ولی نیامده جوابم نمیده
لیا@:بورام غصه نخور حتما تو ترافیک گیر کرده
+یک ساعت ؟!(بغض)
@هی هی دختر گریه نکن الان ارایشت خراب میشه
+لیا اگر نیاد چی ؟!
@میاد بورام
کوک:# بورام قول میدم بیاد خب گریه نکن
آنقدر بغض کرده بودم که حد نداشت لبم رو هی داشتم گاز می‌گرفتم
+اگر دروغ گفته باشه چی
#نه نه تهیونگ دروغ نگفته
یکدفعه در باز شد و قامت جین نمایان شد
+هیونگ چیشده ؟!
جین خیلی نگران بود
&بورام یکچی بهت میگم هول نکن خب ؟!
+چی شده هیونگ؟!داری نگرانم می‌کنی
&تهیونگ ...تهیونگ ...خدا لعنتت کنه (آروم جوری که بورام نشنوه )
&می‌دونی تهیونگ...
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#TAEHYUNG#fake
دیدگاه ها (۲۰)

وقتی ازت متنفر بود ...پارت سی و چهارم ویو بورام جین:می‌دونی....

چالش ناشناس پر کنید کیوت هام :)https://harfeto.timefriend.ne...

وقتی ازت متنفر بود...پارت سی و یکم ویو بورام دست تهیونگ رو گ...

وقتی ازت متنفر بود...پارت ۳۰ ویو بورام هنوز حرفم کامل نشده ب...

#عشق_جنایت 🔪پارت 46لیا:با،بایهمه:بایلیا: رفتیم بیرون سوار ما...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟑عشق مافیاویو جونگ کوک از خونه اومدم بیرون رفتم به کافه...

خب خب بچه ها می خوام رمان و سناریو بزارم .سناریو ها رو بهم ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط