استوری عاشقانه

استوری عاشقانه
زمان بده به زیر سایه دلت کمی مرا امان بده
زمان بده به زیر سایه دلت کمی مرا امان بده
مرا ببخش مرا ببخش اسیر تقدیرم
مرا ببخش مرا ببخش که بی تو میمیرم
هوای رفتن تو را نمی شود نفس کشید
چگونه سرنوشت ما به دورمون قفس کشید
حضور تو سراب شد وجود من شراب شد
هوای دل خراب شد مرو زِخاطرات ما
مرا ببخش مرا ببخش اسیر تقدیرم
مرا ببخش مرا ببخش که ببین که میمیرم

#ترکاش
#پست_سفارشی
زیبای دوست داشتنی
تو که مثل خورشید گرمو مهربانی، پس مثل خورشید ببخشای.میدانم که حالا مثل قاب عکسی هستی که دلش گرفته و ترک برداشته.ولی من هم حکم همان ماهی را دارم که از شرم خود را پشت ابر پنهان کرده.بیا و ببخش.آن نسیمی بشو که گذشتن را خوب بلد است.و من آن قاصدک که من بعد ، خود را محکم تر از گذشته بین گلهای چهارفصل قفل کرده تا دیگر سویی نرود که پشیمانی در پی اش باشد.
دیدگاه ها (۰)

ابرای پاییزی ♩ دلگیر من♫♥♫جوون ترای ♩ چهره ی پیر من♫♥♫چشمهای...

استوری عاشقانهشنیدم باز سراغم رو گرفتی چی شد باز یاد این عاش...

♪ ♪ ♪ ♫ ♫ ♫ ♪ ♪ ♪ ♫ ♫ ♫ ♪ ♪ ♪ای خدا ای خدا ای خدا آآآدیگه دن...

استوری عاشقانه دیگه این قوزک پام یاریِ رفتن ندارهلبای خشکیده...

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

## رمان مافیایی نامجون: سایه‌های نقره‌ای## قسمت دهم: تعادل ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط