دیر آمدی… آنقدر دیر که دیگر گلهای باغچه خشکیدهاند، آنقدر دیر که دیگر چشمهایم برایت نمیدرخشند، آنقدر دیر که اگر فریاد بزنی 'دوستت دارم'، فقط پژواکش را در قلب شکستهام خواهی شنید… دیر آمدی، و من در این دیر آمدن، مُردم. خیلی دیر آمدی.....