آنچه از کوروش می‌گویند معلوم نیست کار تاریخ نویس بوده یا رمان نویس. به هر حال چه واقعیت چه افسانه؛ هزاران سال گذشت...
و ایران پس از آن هر روز کوچکتر و تحقیرتر شد، به طوریکه در قرن اخیر میلیون‌ها ایرانی در اثر قحطی و بیماری کشته شد و کار به جایی رسید که در دوره همین محمد رضا پهلوی سردر ورودی باشگاه تنیس در تهران نوشتند ورود ایرانی و سگ ممنوع!
بایستید و از بالاتر به رویدادهای ایران بنگرید، از مشکلات گذرایی مثل اقتصاد، فساد اداری و سایر اگر بالاتر نگاه کنید؛ کلیت ایرانی میبنید که خود را از تحقیر نجات میدهد و به اقتدار روز افزون می‌رسد.
آن روزی که دشمن ما اسرائیل و امریکا و انگلیس بداند که دیگر قادر به مستعمره کردن ایران نیست، دست از سر ما میکشد، تحریم را کنار میگذارد و ایران از مشکلاتی همچون اقتصاد نیز عبور میکند.
ای جوان و نوجوان؛ دلم می‌سوزد که دشمن با جنگ شناختی و تبلیغات گسترده کاری با تو کرده که نمیتوانی بهترین رهبر معاصر جهان را درک کنی و قدر بدانی...