قلبم بی تابانه بهانه ی کسی را میکند که بار سفر بسته و رفت

قلبم بی تابانه بهانه ی کسی را میکند که بار سفر بسته و رفته است، رفته و چقدر زود از یاد برده که نگاهی بی صبرانه منتظر نگاه های اوست که چقدر آغوشی تشنه ی بغل های اوست و این قلب دیوانه ی من باید رنج بکشد و صبوری کند ‌.
تا از یاد ببرد صاحبش را، تا عشقی که سراسر وجودش را به لرزه می انداخت را فراموش کند .
و فراموش کند که روزی کسی بود که برایش زندگی بود .
دیدگاه ها (۰)

"وقتی اوضاع سخت میشه، یه کم صبر کن، به عقب نگاه کن و ببین چه...

یکی از لذتهایی که دیگه نیست اینه که هر جا که باشم منو با همو...

نمیخوام بهت اصرار کنم که در مورد اعماق وجودت باهام صادق باشی...

شاید پایان ما به احساسی باشه که از ما باقی میمونه .

آخرین بازمانده خیابان های ترک خورده و ماشین های خاک گرفته پل...

عشـــق تحقیر شـده𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟐︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط