میان روزمرِّگی‌ام در میان قهوه و چای
و در دلِ کلماتی که گاه می‌خوانم
میان برگ گلی که نگاه می‌کنمش
و در میان نوا و کلام موسیقی
میان فیلم‌های عزیزی که گاه می‌بینم؛
تو در حضوری و انگار، در کنار منی
کجای تصویری؟
که هستی انگار و
حقیقتاً اما؛
نبوده‌ای هرگز!
قاصدک
حسرت💔💔
دیدگاه ها (۱)

تا دل نشود عاشق                 دیوانه نمی گرددتا نگذرد از ت...

عنکبوتی در گلویم تار بغض تنیده.قاصدک 💔

- به قولِ یه عزیزی :± من خسته‌یِ مراعاتم :)!🩶قاصدک 💔

فاصله ما تا مرگ ،گاهی فقط به اندازه یک نفر است.این یک نفر را...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط