سکوتت را نپرسیدم

سکوتت را نپرسیدم
نگاهم را نفهمیدی
نگفتم گفتنی هارا
توهم هرگز نپرسیدی
شبی که شام آخر بود
میان عشق و آیینه
ی جنگ نابرابر بود
چه جنگ نابرابری
چه دستی و چه خنجری
چه قصه محقری چه اول و چه آخری
ندانستیم و دل بستیم
نپرسیدیم و پیوستیم
ولی هرگز نفهمیدیم
شکار سایه ها هستیم
دیدگاه ها (۰)

شرط ما وفا داری بود🖤وگرنه خوشگلی رو ک این روزا همه دارن

یکیو وابسته میکنی بعد میزاری میری بعد ک همه جا تاب خوردی با ...

سلامتی همه آدمای بد ک خوبه همه رو خواستن و تهش ی لقب بی معرف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط