شعر

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون
روی سوی خانه خمار دارد پیر ما
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
کاین چنین رفته‌ست در عهد ازل تقدیر ما
عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است
عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما
روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد
زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما
با دل سنگینت آیا هیچ درگیرد شبی
آه آتشناک و سوز سینه شبگیر ما
تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش
رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما

#ادبیات #دکلمه #شعر #حافظ #حافظ_شیرازی #ترحم_بیرحمانه #کوپیولیسم #خانیسمی #دوش
#اشعار #ادبی #شاعر #مولوی #سعدی #فروغ_فرخزاد #احمد_شاملو #احمد_کایا
#اخوان_ثالث #عبید_زاکانی #خیام #عطار #شاعران #شکوه #سهراب_سپهری #پروین_اعتصامی #مولانا