رزربازم اون احساس اضافی بودن اومده

.رزربازم اون احساس اضافی بودن اومده
سراغم وبدنبالش اضطراب وترس ازاینکه
مخاطبش من نباشم ،چیکارکنم وقتی حرف نمیزنه وقتی ۶ساله هیچی نگفته
من دیگه چطور خودمو فریب بدم که مخاطبش منم اگرهستم چرا وقتی زنگ میزنم بلاکم میکنه چرا وقتی پیام میدم بلاکم میکنه خوب منم آدمم چقدر دردامو تو خودم بریزم منک نه خانواده ای دارم ونه دوستی همینطوری دارم جون میدم چرا کسی دلش نمیسوزه خیلی اذیت میشم وقتی یه چیزایی رو نمیتونم جوابی براشون پیداکنم ...
من اونیرو که دوست دارم نمیزارم سرسوزنی از طرفم درد وغم ببینه اصلا دلم نمیاد من.اگه مریض بشم کسی نیست یه لیوان اب بده دستم یه سوال پرسیدم گفتم اگه سکوت کنی یعنی مخابطت نیستم ...
واقعانیستم 😔😔😔