مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

🙌🌈🌹💙🐦

در ایران، همیشه سفره‌ای که جلوی مهمان پهن می‌شود، بسیار رنگی‌تر از سفره‌ی خانواده در روزهای عادی است. کمیت و حتی کیفیتش بالاتر است.
این اختلاف گاهی فاحش می‌شود. مساله فقط حرمت مهمان نیست. خانواده‌ی ایرانی نمی‌خواهد ديگران گرفتاری‌هایش را بفهمند. چون گمان می‌کند منزلت خود را از دست می‌دهد.
باور دارد که فقر، عورت است! باید قایم کرد. دغل‌کاری نیست، احتمالا فشاری اجتماعی، مردم را از بیان فقر می‌ترساند.

بررسی ریشه‌ها، تخصص من نیست. خانواده‌ی ایرانی اصرار دارد بهتر دیده شود، خود را متعلق به طبقه‌ای بالاتر معرفی کند. حتی اگر لازم باشد، صورت خود را با سیلی سرخ نگه دارد، درگیر پُز و قُمپُز شود. نمی‌تواند آشکارا بگوید که من فقیر شده‌ام! من برنجِ بد می‌خورم، من میوه‌ی بد می‌خورم، من لباس نو ندارم، پسته دوست دارم، قبلا می‌خریدم و حالا نمی‌شود، چای ارزان می‌خرم، سیگار ارزان می‌کشم، قبلا به این سیگار دست هم نمی‌زدم، پول سفر به رشت را هم ندارم و کتاب مورد علاقه‌ام گران شده، ندارم بخرم! من کم آورده‌ام.
مطمئن نیستم اسمش "نجابت" باشد. فضیلت نیست. به‌هرجهت، من اگر از فقرم حرف بزنم، می‌شکنم! این جمله که "من فقیر هستم" مثل این جمله که "من شکست خورده‌ام" عمل می‌کنند.

در حالی که فقر در ایران عمدتا محصول شکست دولت‌هاست. از خوش‌شانسی آن‌ها است که مردم متاسفانه در بیان فقرشان پنهان‌کارند.
چند نفر از ميان شما می‌تواند از فقرش بلندبلند و با ذکر جزییات بگوید؟

از خودم شروع کنم؟! نمی‌توانم.
#نورااااسادات
#معین_دهاز
#مازندران
#شهسوار
#کپی_ممنوع
دیدگاه ها (۹۰)

#یا_ابا_صالح_المهدی 💚شنیده بودم از جد بزرگوارت که: «یاران مه...

کسی که با آسمان تورا آشنا میکنددوست توست و کسی که تورا به آس...

توعالی هستی پسررررر💙🌹🌈🙌

تنها نیستم بابا پرم از خیال تو ..

فاطمه واژه ی بی خاتمه

Dark Blood p4

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط