خیلی گریه کردم برای همه چیز گریه کردم

خیلی گریه کردم. برای همه چیز گریه کردم.
برای تمام چیزهایی که در خودم دوست نداشتم برای حماقت‌های ناخودآگاهی که مرتکب شده بودم و تمام چیزهایی که وقتی عقل رس شده بودم فکر می‌کردم هرگز گم نمی شوند.
از میدان اتوآل تا میدان کلیشی اشک ریختم.
در تمام پاریس اشک ریختم، و برای تمام زندگی‌ام گریه کردم..."
دیدگاه ها (۰)

هرچند کنار بی‌کسی‌ام نیستی ولیدارمتدر لابلای خیالم،آنجا که ت...

✍سحر خیزتر از من،عشقِ تو است که هر صبحزودتر از من بیدار می ش...

محبوب من !یک سه شنبه پاییز🍂 در کوچه‌ی شما بودم ...دیدم؛ صدای...

...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط