دیگه چیزی رو حس نمیکنم... :)

دیدگاه ها (۴)

دوباره دل هوای با تو بودن کرده...

جوانی ، سالهای تعویق و صبوری...

دیگه گذشتم ، نمیشه ، این کشتی از تاریکی عبور نمیکنه...

ناگهان در سکوت سالن ، صدای بوسه شیطنت آمیز و معصوم و تاریخی آدری هپبورن که بر گونه جری لوئیس در اسکار ۱۹۵۶ به گوش رسید ، تا سال ها کسی یادش نمیاد و اهمیت نمیده که اون سال چه فیلم هایی جایزه گرفتن...

حس نمیکنم دیگه توی قلبم درد :(

تو دیگه پیشم نیستی دیگه هر روز توی مدرسه نمیبینمت بغلت نمیکن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط