فرشته را که پیاده کردم تمام مسیر تا بیمارستان را گریه کردم...
گاهی قلب آدم رازهایی را در خود دفن کرده که لبه های تیز آن رازها احساسش را می خراشد...
...
و سکوت تلخی که هنوز لب به سخن نگشوده...
من مدتهاست ساکت نیستم...
خود سکوتم...
خود سکوت...
...
از ﺗﻮ در ﻣﻦ ﻣﺎﻧﺪه روﻳﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺗﺎ ﺟﻨﻮﻧﻢ ﻣﻴﻜﺸﺎﻧﺪ
ﺣﺎﻓﻈﺎﻧﻪ ﻋﻄﺮ ﮔﻴﺴﻮﻳﺖ ﻛﻪ ﻣﻴﺮﻗﺼﺪ ﺑﻪ شعرم می نشانم...
#اینم_میگذره
#مگوهای_دلم
#از_تو_گفتم
#آرمان_گرشاسبی
#الهام_جعفری
#ممنوعه
دیدگاه ها (۱)

یک وقتهایی هم هست که تو نمیدانی چرا دلگیری...یک دلخوری غمناک...

بیهوده می‌کوشید که خونسرد و آسوده باشد.درد را، تا حدّی می‌تو...

اما واقعیتش اینه که گاهی تنها مرهم خستگی و دلهره آدم یه آغوش...

آدمیزاد دلتنگ میشود...و دلتنگی برای شما، آقای مهربان ما از ج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط