#بی‌قرار...
رفتی و من
درهزار توی پنجره تنهایی
شبهای آبستن از دلهره را
به صبح رساندم
درد
قسمتی از وجودم شده است
که در نبودش
حس ِ کسالت مرگ باری
تنم را می کاود
کنار پنجره
خاطراتت را دود می کنم
و در جدال عقل و عشق
خاموش فریاد میزنم
بیا...
اما
دیگر
نه آمدنت تسکین می دهد مرا
نه طعم تلخ ِ ودکا...

ادونی درد چِن!؟
درد این کِ بعد دو سال کِ هر روز باهاش گپ اتزدن و از صب تا شوو تمام کارو روزمره هم ب همدگه توگُفتِن! یهو یه روز صب طبق معمول هر روز پا بَشی بهش پیام هادی سین نکنت! زنگ بزنی خاموش ببوت! کامنت بنوسی نگینت چون نین و تمومِ دلخوشیت یهو به هر دلیلی ک فقط خودی افهمد و خداش و بدون ای که ب تو حساب آدم بکنت و بخاد دلیل رفتنش توضیح هادیت غیب ببوت ب همیشه و تو فقط دعا بکنی بگی ای خدا ک زنده و سلامت ببوت!!!
دقیقا مجازی اینجوریه ،هممون یکی یکی میریم واسه همیشه و اصلنم ب این فکر نمیکنیم ک شاید یکی هر روز فقط واسه دیدن پستای ما میاد ویس یا هر جای دیگه!
خدا برای هیچکی نیاره ک بی خبر بمونه و تمام روزاشو ب انتظار دیدنِ دو تا تیک خوردن پی ام واتش بگذرونه!
دو تا تیک آبیه ها ولی عین ضربان قلبته و تا نکشی نمیدونی چقدر درد داره...

صُبح ابوت عطر نسیمِ صبح ازنت
دردِ دل حکایت دگشو ازنت
انتظار هر لحظه هر ثانیه دردن انتظار
بَدتِر از مَرگِن انتظار...
#استان‌هرمزگان_بندرخمیر_تالاب‌خورخوران

[ https://wisgoon.com/pin/41292008/ ]