🌹 مادر شهید آرمان علی‌وردی می‌گه:
«با میلگرد زدن توی سرش، نسوختم…
با پا زدن توی صورتش، نسوختم…
انگشترشو توی دستش شکستن، نسوختم…
با ناخن‌گیر پوست تنش رو کندن، نسوختم…»

🍂 بعد مکث می‌کنه…
و با صدایی لرزان می‌گه:
«می‌دونی کجا سوختم؟» 🕯

🎞 اگر دلش رو نداری کلیپ رو نبین...
#شهید_آرمان_علی_وردی
#امان_از_دل_زینب😭💔🥀
دیدگاه ها (۱۵)

یادته همیشه چی گوش میکردی...؟غریب گیر آوردنت💔#آرمان_علی_وردی...

#پست_در_خواستی✨🌷ماشاءالله شیربچه های حیدرکــــــرار🤗💕💓با اون...

يا قمرَ عليّ،السّاقي أبا الفضل،وَلِحَنَانٍ دافئ،ديوانُ عبارا...

{بِسْمِ رَبِّ الْمَهْدِيِّ} ❤منتظرم منتظرم تا فصل هم‌عهدی بی...

الماس من )پارت ۷ ; لیلی با دست لرزان گوشی رو پایین آورد نفسش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط