نا زهر متعب

.

أنا زهرة متعبة
في غابة بعيدة
سأتقدم بهدوء وأنام
على صدرك....‌‌!!

ڪَلی خسته‌ام
در جنڪَلی دور......
آرام می‌آیم و می‌خوابم
در آغوشت...!!

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─
دیدگاه ها (۰)

.وقتی ديدم‏ڪه از لبخندت مى‌شود شـ؏ـرے زيبا نوشت ،           ...

والله داداش خوبه،یه بار برام اینطوری شد برگشت گفت مرسی دایی،...

وقتی خدامی‌خواستتو را بسازد، چه حالِ خوشی داشت ،چه حوصله‌اے...

.خوشا به حالِ منڪه تو را دارم....یڪــ آسمان خوشبختی ،یڪـ دری...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط