آتش دل استاد علی اصغر شاه زیدی

دل در آتش غم رخت تا که خانه کرد
دیده سیل خون به دامنم بس روانه کرد
آفتاب عمر من فرو رفت و ماهم از افق چرا سر برون نکرد
هیچ صبح دم نشد فلق چون شفق زخون دل مرا لاله گون نکرد

ز روی مهت جانا پرده بر گشا
در آسمان مه را منفعل نما

به ماه رویت سوگند که دل به مهرت پایبند به طره ات جان پیوند
قسم به زند و پازند* به جانم آتش افکند خراب رویت یک چند
بیا نگارا جمال خود بنما
ز رنگ و بویت خجل نما گل را
رو در طرف چمن بین /بنشسته چو من
دل خون بس ز غم/یاری غنچه دهن
گل درخشنده چهره تابنده غنچه در خنده بلبل نعره زنان
هر که جوینده باشد یابنده دل دارد زنده بس کن آه و فغان
ز جور مه رویان شکوه گر سازی
به ششدر** محنت مهره اندازی
همچون سالک دست خود بازی

خواننده: #علی_اصغر_شاهزیدی
شاعر: #حسن_صدر_سالک
آهنگساز: #عبدالحسین_برازنده

#موسیقی
#موسیقی_ایرانی
#موسیقی_سنتی
#موسیقی_خوب
#شاهزیدی
دیدگاه ها (۲)

مسعود بختیاری تی به ره

یخ زدم

آرامش بهشتی / Paradise Serenity

غم و شادی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط